دام دام، خوب میجوم، هام هام!
دام دام، خوب میجوم، هام هام! سلام! معرفی میکنم: اینها کوچولوهای جهانگرد هستند. فکر میکنم آنها را توی کارتونهای تلویزیون دیده باشی یا لااقل اسم آنها را شنیده باشی. آنها دو برادر هستند. برادر لاغر و قد بلند «لولک» است و اسم برادر تپل و کوتاهتر هم «بولک» است...
دام دام، خوب میجوم، هام هام! سلام! معرفی میکنم: اینها کوچولوهای جهانگرد هستند. فکر میکنم آنها را توی کارتونهای تلویزیون دیده باشی یا لااقل اسم آنها را شنیده باشی. آنها دو برادر هستند. برادر لاغر و قد بلند «لولک» است و اسم برادر تپل و کوتاهتر هم «بولک» است...
حالا فصل زمستان است. کوچولوهای جهانگرد در این فصل به مسافرت نمیروند بلکه در شهرشان میمانند و به مدرسه می روند. ظهر است. لولک و بولک از مدرسه برگشتهاند.
وقت ناهار است. هر دو برادر خیلی گرسنهاند. مادر ناهار را آماده کرده و کشیده است. لولک آرام و آهسته میآید و پشت میز مینشیند. قاشق و چنگال را برمیدارد و با کمک قاشق و چنگال، آهسته، شروع به خوردن غذا میکند. او لقمههای کوچکی توی دهانش میگذارد و هر لقمه را چند بار میجود تا خوب خوب نرم شود و بعد آن را قورت میدهد.
آخ، آخ. اینجا را نگاه کنید. چه خبر است! جناب آقای بولک با عجله آمده و پشت میز ناهار نشسته است. او فقط از قاشق برای غذا خوردن استفاده میکند و از چنگال خبری نیست. وای چه لقمههای بزرگی برمیدارد! چه قدر تند غذا میخورد! از همه بدتر اینکه او لقمههایش را یکی دو بار بیشتر نمیجود و آنها را خیلی زود قورت میدهد.
ناهار لولک و بولک تمام شده است. آقای لولک، ناهار خوشمزه بود؟ سیر شدی؟ نوش جان. ای وای! آقای بولک. تو چرا گریه میکنی؟ دل درد شدهای؟ لقمهها را تند تند و نجویده قورت دادهای؟ کار خوبی نکردی. باید کمی آرامتر غذا میخوردی. چی؟ خیلی گرسنه بودی. خوب قبول! اما به هر حال نباید این قدر تند غذا بخوری.
دوستان کوچولوی من! درست و خوب جویدن غذا خیلی مهم است. وقتی لقمه غذا را در دهان میگذارید، آن را چند بار خوب بجوید و بعد قورت بدهید. این جوری غذا خیلی خوب نرم شده و با بزاق (آب دهان) شما قاطی میشود. آن وقت شما میتوانید خیلی راحت آن را قورت بدهید و دل درد هم نمیشوید. آفرین به همه بچههایی که غذایشان را آرام و با ادب میخورند و لقمههای غذا را هم خیلی خوب میجوند.